۱۳۹۴ مرداد ۲۱, چهارشنبه

احمد کریمی؛ ۷ سال بدون مرخصی در تبعید و زندان

احمد کریمی یکی از زندانیانی است که پس از هفت سال بدون مرخصی همچنان در تبعید زندان گنبد کاووس به سر میبرد، او یکماه پیش از برگزاری انتخابات ریاست جمهوری سال ۱۳۸۸ با هجوم نیروهای اطلاعاتی و امنیتی به منزلاش در اسلامشهر بازداشت و پس از یکماه بازجویی در سلولهای ۲۰۹ در شعبه ۳۰ دادگاه انقلاب به ریاست قاضی طیرانی به اعدام محکوم گردید، این حکم در دادگاه تجدیدنظر به ۱۵ سال زندان در تبعید کاهش یافت.

 احمد کریمی پس از چند ماه که در بند ۳۵۰ بود، به زندان گنبد منتقل شد و از آن زمان تاکنون در این زندان به سر میبرد.

مادر احمد کریمی میگوید: “فقط احمد نیست که مجازات میشود بلکه ما هم مجازات میشویم”.

به گفته مادر این زندانی سیاسی، مسئولان زندان و به خصوص مسئول حراست زندان احمد را در زندان اذیت میکنند و حتی وسایلی را که خانواده برای او با هزار بدبختی به زندان گنبد کاووس میبرند به دست او نمیرسانند.

او میگوید: “بعداز اینکه با هزار مکافات و بدبختی راه طولانی از اسلامشهر تهران تا گنبد را میپیماییم تا با فرزندم ملاقات کنیم با اینکه اولین نفر هستیم که در سالن ملاقات حاضر میشویم اما مسئولان زندان ما را آزار میدهند و آخرین نفر به ملاقات پسرم میبرند، آیا این انصاف است که پسرم را در تبعید اینگونه آزار دهند، این با کدام دین و آیین سازگاری دارد”.

خانواده احمد برای ملاقات چند دقیقهای با او نه ساعت راه میپیمایند تا به زندان گنبدکاووس برسند، هرچند آنها توانایی مالی اینکه هر هفته به ملاقات او بروند را ندارند.

احمد کریمی، دو سال پیش از دستگیری و در سال ۸۶ به اتهام ارتباط با انجمن پادشاهی به اداره اطلاعات اسلامشهر فراخوانده شد و در نهایت بدون تشکیل پرونده و فقدان هرگونه مدرکی وی را رها کردند.

اما به یکباره در اردیبهشت ۸۸ و یکماه پیش از انتخابات سال ۸۸، ماموران شبانه به خانه وی حمله برده و سرانجام با مطرح کردن مسائل بازداشت دو سال قبل، برای او پروندهسازی کرده و پرونده وی را به حوادث انتخابات سال ۸۸ ربط دادند.

کریمی در پروندهای مشترک همراه با پیمان عارفی و آرش رحمانیپور با اتهامات واهی بازداشت شد.

مادرش درباره شرایط سخت سالن ملاقات میگوید: “در سالن ملاقات، مأمور مراقب هست. اما زمان ملاقات ما یک مأمور اختصاصی بالای سر احمد میایستد و حتی نمیگذارند که ما به زبان ترکی با هم صحبت کنیم، مرتب هشدار میدهد که باید فارسی صحبت کنید تا من هم بفهم چه میگویید”.

به گفته این مادر، احمد بارها خواهش کرده تا مسئولان زندان، نامههایی را که برای مسئولان قوه قضاییه نوشته، مهر و امضا کنند تا بتواند ارسال کند، اما آنها اینکار را انجام نمیدهند. نامههایی برای قوه قضاییه، دادستانی و غیره، که باید مهر و امضای زندان را داشته باشد.

این در حالی است که در دیگر زندانها، زندانی میتوانند چنین نامههایی بنویسد تا خانوادههای آنها این نامهها را به مقامات قضایی برسانند.

از ابتدای سالجاری و در پنج ماه گذشته، مادر احمد تنها یکبار توانسته به دیدن فرزندش برود، مادر حال خوبی ندارد و بیمار است.

پیش از این خانواده یک زندانی دیگر، “پیمان عارفی”، که در زندان مسجد سلیمان دوران تبعید خود را میگذراند، در حین بازگشت از ملاقات با فرزندشان، تصادف کرده و مادر و همسر این زندانی سیاسی کشته شدند.

پس از این واقعه، زندانیان تبعیدی برای رفت و آمد خانوادههایشان دچار نگرانی هستند، خانواده احمد نیز از نگرانیهای او دراینباره میگویند و اینکه هر بار میخواهیم برویم با ناراحتی و نگرانی این راه را میرویم و برمیگردیم.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر