۱۳۹۳ مرداد ۷, سه‌شنبه

سازمان دیده‌بان حقوق بشر: روزنامه‌نگاران را آزاد یا اتهامات آنان را مشخص کنید


سازمان دیدهبان حقوق بشر: مقامات ایرانی باید فورا آزادی سه روزنامه نگار و شخص چهارمی که در روزهای اخیر دستگیر شدند از جمله خبرنگار واشنگتن پست در تهران را تضمین کنند، مگر اینکه اتهامات کیفری مشخص و محاکمه عادلانه را برای آنها در نظر گرفته شده باشد. در زنجیره عملکردهای نیروهای امنیتی و اطلاعاتی ایران که تحت حمایت عناصری در دستگاه قضائی ایران است، در ماههای اخیر حداقل 10 روزنامه نگار دستگیر و بازداشت شده اند.

خبرنگار واشنگتن پست در تهران، جیسون رضائیان، دارای تابعیت دوگانه ایرانی و آمریکایی است. واشنگتن پست دستگیری وی را به همراه همسرش یگانه صالحی، روزنامه نگار، و نیز دو تن دیگر، یک عکاس خبری و همسرش، که نامشان نامعلوم است، در بیانیهای در 24 جولای 2014 گزارش کرد. غلامحسین اسماعیلی رئیس دادگستری تهران دستگیری رضائیان را در روز 25 ژوئیه تایید کرد و گفت: « وی جهت انجام تحقیقات بازداشت شد» اما توضیحی دیگر بر این مطلب نیفزود. وی گفت که قوه قضائیه جزئیات بیشتر را پس از تحقیقات و بازپرسیهای کامل ارائه خواهد کرد. صالحی خبرنگار «ناسیونال» در تهران است. «ناسیونال» یک خروجی اخبار انگلیسی زبان با مرکزیت در امارات متحده عربی است. عکاس خبری مزبور و همسرش نیز طبق گزارشات دارای تابعیت دوگانه ایرانی و آمریکایی هستند.

اریک گلداشتاین معاون بخش خاور میانه و شمال آفریقا گفت: «رکورد بی پایان و منفی ایران در رابطه با آزادی مطبوعات و این سیل دستگیریها یک هشدار پر مخاطره است. بر عهده دستگاه قضائی ایران است که سریعا بررسی و تحقیقات لازم را به عمل آورد و بازداشت شدگان را آزاد کند مگر اینکه شواهدی متقن و مسلم حاکی از ارتکاب جرائمی جدی توسط این افراد وجود داشته باشد، نه اینکه آنها صرفا از حق آزادی بیان خود استفاده کرده باشند.»

مادر جیسون، خانم مری بریم، به سازمان دیدهبان حقوق بشر گفت عوامل ناشناسی 4 نفر را در منزل پسرش در شب 22 ژوئیه دستگیر کردند. مقامات ایرانی مکان نگهداری این 4 نفر را اظهار نداشتند. آنها همچنین هیچ گونه دلیل قانونی برای دستگیری و بازداشت آنان بیان نکردند. بعلاوه مقامات از دسترسی این روزنامه نگاران به مشاوره حقوقی ممانعت کردند؛ و به مقامات کنسولگری سوئیس که حافظ منافع آمریکا در ایران هستند نیز اجازه نداند که با این افراد در بازداشتگاه دیدار و از امنیتشان اطمینان حاصل کنند. مادر جیسون همچنین خاطرنشان کرد که اگر به فرزندش داروی خون وی نرسد سلامتیش به مخاطره خواهد افتاد.

وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی که وظیفه صدور پروانه برای روزنامه نگاران را بر عهده دارد این مساله را به  حسن روحانی، رئیس جمهوری، گزارش کرد. اما به نظر می رسد که وی کنترل کمی بر دستگاه امنیتی و اطلاعاتی کشور از جمله عناصر وزارت کشور و اطلاعات، سپاه پاسداران و دادگاههای انقلاب را دارد. این ارگانها از زمان اعتراضات علیه نتایج انتخابات بحث برانگیز 2009 سرکوب مداوم خود را روی رسانهها و منتقدین افزایش داده اند.

سازمان دیدهبان حقوق بشر همچنین گفت که مقامات امنیتی ایران در طول 2 ماه گذشته حداقل 7 روزنامه نگار را برای بازجویی فراخوانده یا دستگیر کرده اند.

مقامات سراج الدین میردامادی را در 10 ماه مه دستگیر کردند. در 27 ژوئیه بی بی سی فارسی گزارش کرد که شعبه 15 دادگاه انقلاب تهران میردامادی را به تحمل 6 سال حبس به اتهام «اجتماع و تبانی علیه امنیت ملی» و «تبلیغ علیه نظام» به دلیل فعالیتهای روزنامه نگاریش محکوم کرد.

مقامات ساجده عربسرخی، روزنامه نگار داخلی، را در 14 ژوئیه به زندان اوین فراخواندند تا تحمل دوره محکومیت یک ساله خود را آغاز کند. وی در سال 2011 توسط یک شعبه دادگاه انقلاب در تهران به اتهام «تبلیغ علیه نظام» که بنا بر گزارشات به دلیل انتقاد وی از دستگیری پدرش فیض الله عربسرخی به دنبال انتخابات بحث برانگیز 2009 بود به تحمل یک سال حبس محکوم شد.  فیض الله عربسرخی عضو عالیرتبه یک حزب مخالف اصلاح طلب است.

صبا آذرپیک خبرنگار روزنامه اعتماد و هفته نامه تجارت فردا در 28 مه دستگیر شد. وی طبق گزارشات بر اساس اتهامات مبهم «تبلیغ علیه نظام» و « نشر اکاذیب» در انتظار محاکمه است. سازمان دیدهبان حقوق بشر مکررا موارد بسیاری را مستندسازی کرده است که حاکی از استفاده مقامات از این اتهامات بر علیه روزنامه نگاران و فعالان ایرانی است.  احتمال میرود که آذرپیک در بند 2 الف زندان اوین به سر برد. مادر آذرپیک در 15 ژوئیه پیامی را خطاب به بازجویان دخترش در فیس بوک منتشر کرد و از آنان خواست که به دخترش رحم کنند چه که وی از درد شدید در پشت رنج میبرد.

در تاریخ 7 ژوئن مقامات مهناز محمدی، مستندساز، وکیل و فعال حقوق زنان را به زندان اوین فراخواند تا دوره محکومیت 5 ساله اش را با اتهامات مرتبط با امنیت ملی بگذراند. این حکم توسط دادگاه انقلاب تهران در 2012 صادر شد. مقامات، محمدی را به همکاری با بی بی سی و ارسال مطالب و فیلم به آن متهم کردند. مریم کیانارٍثی وکیل محمدی این اتهامات را رد کرد و به سازمان دیدهبان حقوق بشر گفت که موکل وی توسط دستگاه قضائی محکوم شد، اگرچه وی هرگز مطلب یا فیلمی به بی بی سی نفرستاد و بی بی سی هم هرگز چیزی از وی پخش نکرد. وی همچنین افزود که قاضی به او اجازه حضور در مرحله بازجویی موکلش در زمان محاکمه را نداد. طبق اظهارات کیانارثی تحت قوانین ایران در جرائم مربوط به امنیت ملی حضور وکیل صرفا با اجازه قاضی میتواند صورت گیرد.

مقامات ریحانه طباطبائی را که روزنامه نگاری است که پیشتر با روزنامه شرق کار می کرد در 21 ژوئن به زندان اوین فراخواندند تا دوره محکومیت 6 ماهه خود را بگذراند. این محکومیت در سال 2012 توسط یک شعبه دادگاه انقلاب در تهران به اتهام «تبلیغ علیه نظام» برای طباطبایی صادر شد. دلیل اتهام وی نوشتن مقالات انتقادی در رابطه با انتخابات بحث برانگیز 2009 بوده است.

مرضیه رسولی  یک روزنامه نگار داخلی دیگر  در تاریخ 7 ژوئیه سال جاری روی توئیتر خبر داد که مقامات وی را برای حضور در 8 ژوئیه در زندان اوین فراخواندند تا دوره 2 ساله حبس خود را آغاز کند. این در حالی بود که تایید حکم وی توسط یک دادگاه تجدید نظر هنوز صورت نگرفته است. یک شعبه دادگاه انقلاب در تهران رسولی را به اتهامات «تبلیغ علیه نظام» و «اخلال در نظم عمومی از طریق شرکت در گردهماییها» محکوم کرد. مقامات قبلا رسولی را در اوخر 2011 در بند 2 الف زندان اوین که تحت نظارت نیروهای سپاه پاسداران است به مدت 40 روز بازداشت کرده بودند.

ماشاالله شمس الواعظین، یک روزنامه نگار جانباز که رئیس انجمن روزنامه نگاران ایران پیش از ممنوعیت از کار توسط دولت بود، در تاریخ 29 ژوئن پیامی را در صفحه فیس بوک خود منتشر کرد حاکی از این که دستگاه قضائی وی را به اتهام «تبلیغ علیه نظام» به دلیل سخنرانیهایش در مورد وضعیت روزنامه نگاری در ایران در کنفرانسهای بین المللی متهم کرده و وی را از خروج از کشور بازداشته است. وی پیشتر درماهی که دستگاه قضائی وی را برای بازجویی فراخوانده بود، به سازمان دیدهبان حقوق بشر گفت که در انتظار یک پرونده جدید احتمالی است که مقامات بر اساس آن وی را به حبس محکوم کنند. وی گفت که مقامات او را 7 دفعه در طول 15 سال اخیر صرفا به دلیل فعالیتهای روزنامه نگاریش بازداشت کرده اند.

گلداشتاین، معاون بخش خاور میانه و شمال آفریقا گفت: «دستگیریهای اخیر که حاکی از وخامت اوضاع با توجه به دستگیری و بازداشت روزنامه نگاران در ایران است، نشان میدهد که وضعیت آزادی بیان در ایران ابدا تغییری نکرده است. این در حالی است که یک سال از به قدرت رسیدن روحانی با تکیه بر وعده به ایجاد اصلاحات میگذرد. روحانی ممکن است کنترل کمی روی دستگاههای امنیتی، اطلاعاتی و قضائی کشور داشته باشد اما در رویارویی با چنین سرکوبی هر گونه سکوتی سرسام آور است».

۱۳۹۳ مرداد ۶, دوشنبه

اجرای حکم شلاق ۵نفر در ملأعام در کرمانشاه


شلاق زدن در ملا عام - آرشیو

رژیم ضدبشری آخوندی روز شنبه 4مرداد 5نفر را در شهر کرمانشاه به بهانه روزه خواری در ملأعام شلاق زد. 
علی مظفری رئیس جنایتکار دادگستری رژیم در استان کرمانشاه گفت: مجازات شلاق درباره این ۵ تن در ملأعام صورت گرفته است. آنان به رغم هشدار مأموران انتظامی نسبت به اقدام خود اصرار ورزیده اند.

۱۳۹۳ مرداد ۵, یکشنبه

حمله جوانان به خودروهای سپاه پاسداران در خیابانهای انقلاب و خمینی در تهران


بر اساس گزارشهایی که تازه به دستمان رسیده، روز جمعه 3مرداد 93 همزمان با راهپیمایی موسوم به روز قدس، جمعی از جوانان در خیابان انقلاب تهران اقدام به آتش زدن سطلهای زباله کردند. آنان همچنین با سنگ و بطریهای شیشه ای به خودروهای سپاه پاسداران حمله کردند. در جریان این تهاجم چندین تن از جوانان دستگیر شدند. 
در خیابان موسوم به خمینی در تهران نیز جوانان شیشه های چندین خودرو سپاه پاسداران را خرد کردند و از صحنه گریختند. 
بنا به خبر دیگری در روز جمعه 3مرداد93، در خیابان آزادی تهران نیروهای بسیجی با شوکر برقی به چند جوان معترض حمله کردند و پس از دستگیری آنها را به نقطه نامعلومی منتقل کردند. 
خبر دیگری حاکی است که در روز جمعه 3مرداد. تنها در خیابان خمینی 26جوان توسط نیروهای سپاه پاسداران و بسیج ضدخلقی دستگیر شدند.

۱۳۹۳ مرداد ۴, شنبه

افزایش نابرابری زن و مرد در دوره ریاست جمهوری آخوند روحانی


گروه توسعه انسانی سازمان ملل با انتشار گزارشی اعلام کرد که ایران تحت حاکمیت آخوندها، از نظر برابری زن و مرد در میان ۱۵۲ کشور جهان، در رتبه ۱۰۹ قرار دارد. بر اساس همین گزارش، رتبه ایران در سال گذشته از این نظر 107 اعلام شده بود. به این ترتیب ایران، در رده بندی جهانی نابرابری جنسیتی، طی یک سال اخیر و در زمان ریاست جمهوری آخوند روحانی، 2 پله دیگه سقوط کرده است. 

در این گزارش، سهم زنان ایران از اشتغال و بازار کار، تنها 16 و 4دهم درصد است و سهم مردان، 73 و یکدهم درصد می باشد. به عبارت دیگر، 83 و 6دهم درصد زنان ایران بیکارند. 

در همین گزارش، نرخ برخورداری زنان از تحصیلات متوسطه و بالاتر در ایران، 62 و 2دهم درصد و در مورد مردان 67 و 6دهم درصد است. 

بنا به همین گزارش، اکثر کشورهای عربی حاشیه جنوبی خلیج فارس به لحاظ برابری زن و مرد، در رتبه بالاتری از ایران قرار دارند. رتبه امارات 43، رتبه کویت 50، رتبه عربستان 56 است. در همین گزارش، رتبه ترکیه 69 و رتبه تونس 48 اعلام شده است. در همین گزارش به لحاظ برابری، اسلونی در صدر جدول و کشور یمن در قعر جدول قرار دارنند.

دستگیری هموطنان مسیحی توسط اطلاعات آخوندی در ماه رمضان


علی رغم گذشت بیش از 20روز، هنوز از وضعیت یک خادم کلیسا به نام عبدالرضا علی حق نژاد که به همراه دو تن از مهمانانش به نامهای وحید روغن گیر و سروش در بندر انزلی دستگیر شدند اطلاعی در دست نیست. آنها طی یورش مأموران وزارت اطلاعات آخوندی به منزل عبدالرضا علی حق نژاد دستگیر شدند. 

این سه تن پس از دستگیری در روز 14تیرماه، احتمالاً به اداره اطلاعات رشت منتقل شده اند، ولی بازجویان از دادن هر گونه پاسخ به خانواده حق نژاد خودداری می کنند. 

از طرفی دیگر وحید روغن گیر و سروش هر کدام به ترتیب به ۵، و 2 و نیم سال زندان محکوم شده اند. 

بنا به خبر دیگری، روز دوشنبه ۲۰ تیر ماه ۷ تن از مأموران وزارت اطلاعات کرج با ۲ اتومبیل به خانه پدری خادم کلیسا امین خاکی در کرج یورش بردند و قصد ورود به منزل آنها را داشتند اما به دلیل این که خانواده در مسافرت بودند یورش و دستگیری احتمالی آنها ناکام ماند. فرماندهی این یورش وحشیانه را فردی تحت نام مستعار خلج به عهده داشت که از بازجویان و شکنجه گران وزارت اطلاعات در استان البرز می باشد. در این یورش ۵ مأمور زن و ۲ مأمور مرد وزارت اطلاعات کرج شرکت داشتند.

شعارهای ضدحکومتی و درگیری با مأموران سرکوبگر در تهران


تجمع اعتراضی مردم در تهران

جوانان تهرانی نمایش دجالگرانه راهپیمایی روز جمعه را بر سر رژیم خراب کردند 

بنا به گزارشهای دریافتی جوانان در روز جمعه در جریان مراسم راهپیمایی به اصلاح روز قدس در 10نقطه تهران با مأموران درگیر شدند. نیروهای سرکوبگر این 10مورد درگیری را به عنوان «اغتشاش خیابانی» به مافوق خود گزارش کردند. 

از جمله جمعی از جوانان ساعت 11 صبح، در میدان امام حسین (مقابل بازارچه) شعارهایی علیه دخالت رژیم در لبنان و سوریه در حالی که مردم ایران گرسنه اند سر دادند. اعتراض کنندگان می گفتند وضع ما در ایران از غزه هم بدتر است. بعد از سر دادن این شعار ها، مأموران انتظامی برای ساکت کردن افراد وارد شدند اما جوانان با آنها درگیر شدند. شدت مقاومت و اعتراض جوانان طوری بود که مأموران سرکوبگر مجبور به شلیک گازآشک آور شد. آنها 3 جوان و یک خانم را دستگیر کردند. آنها در حالی که مورد ضرب و جرح قرار گرفته و صورتهایشان خونین بود، هم چنان تا هنگام سوار کردن در ماشینهای ضدشورش و در ماشین شعار می دادند. 
در جریان این درگیریها شمار دیگری از جوانان هم بر اثر باتون مصدوم شدند، اما هم چنان شعار می دادند و با مأموران در جنگ و گریز بودند. 

همچنین گفته می شود در روز جمعه در مسیر آزادی به انقلاب یک فضای حکومت نظامی حاکم بود. به طوری که در هر 100متر 200 مأمور انتظامی و لباس شخصی مستقر کرده بودند.

۱۳۹۳ مرداد ۳, جمعه

وخامت وضعیت جسمی یک زندانی سیاسی کرد در زندان بندرعباس


دژخیمان زندان بندرعباس، از انتقال یک زندانی سیاسی کرد به بیمارستان و جهت مداوای پزشکی جلوگیری می کنند. 
این زندانی کریم یوسف زاده نام دارد و اهل ارومیه می باشد که به زندان بندرعباس تبعید شده است. وی از بیماریهای گوارشی و خونریزی روده رنج می برد و نیاز به عمل جراحی دارد. 
هم چنین، در این وضعیت دژخیمان به بهانه نداشتن بودجه حتی از تأمین داروهای مورد نیاز وی نیز خودداری می کنند. 
کریم یوسف زاده که در ارومیه به کارهای فرهنگی اشتغال داشت در تاریخ ۷ مرداد ماه ۱۳۸۸ بازداشت و در شعبه ۱۰۱ بیدادگاه انقلاب ارومیه به ۶ سال حبس محکوم شد. وی روز سوم آذر ماه ۱۳۸۸ به زندان مرکزی بندرعباس تبعید گردید.

۱۳۹۳ مرداد ۲, پنجشنبه

اعدام ۱۰ زندانی شامل ۴زن در بیرجند و محکومیت یک زندانی به سنگسار در قائم شهر


اعدام جمعي

رژیم آخوندی 10زندانی شامل 4زن را طی روزهای 29و 30تیر در زندان مرکزی بیرجند بدار آویخت. هشت تن از آنان در یک اعدام جمعی یکشنبه شب 29تیر اعدام شدند. 

در همین حال، رئیس دادگستری رژیم در قائمشهر از صدور حکم دو بار اعدام - یکبار با طناب دار و یکبار سنگسار - و 15سال حبس برای یک جوان 32ساله خبر داد. 

در همین روزها، مجازات ضدانسانی شلاق زدن در مورد دست کم 9تن از شهروندان در شهرهای کرمانشاه، شیراز و بابلسر اجرا شد. در یک اقدام وحشیانه دیگر، در روز 23تیرماه در خیابان مجیدیه تهران، مأموران رژیم آخوندی، آتش سیگار یک هموطن مسیحی را بر روی لبان او خاموش کردند و او را وحشیانه مورد ضرب و شتم قرار دادند. 

روند فزاینده اعدامهای خودسرانه، 800 اعدام ثبت شده در اولین سال ریاست جمهوری آخوند روحانی و دیگر مجازاتهای قرون وسطایی، افشاگر سراب «میانه روی» و ”اعتدال“ در درون رژیم آخوندی است. رژیمی که اگر از اعدام و سرکوب و کشتار دست بردارد به سرعت سقوط خواهد کرد. 

۱۳۹۳ مرداد ۱, چهارشنبه

۵۰اعدام در زندان مرکزی کرمان از ابتدای سال جاری میلادی


بر اساس گزارشها، رژیم آخوندی از ابتدای سال میلادی جاری تا کنون 50تن را در زندان مرکزی کرمان اعدام کرده است. دستگاه قضاییهٴ رژیم تنها اسامی 4تن از اعدام شدگان را آن هم بدون ذکر نام و ارائهٴ جزئیات، منتشر کرده. 46نفر دیگر مخفیانه اعدام شده اند.

اعدام جنایتکارانه ۱۰ زندانی در بیرجند در ماه رمضان


رژیم ضدبشری آخوندی 10زندانی از جمله 4زن را در زندان مرکزی بیرجند بدار آویخت. 
4زندانی مرد و 4زندانی زن یکشنبه شب 29تیر و 2 زندانی دوشنبه شب 30تیر توسط دژخیمان آخوندی اعدام شدند. 
رژیم جنایت پیشه آخوندی با این اعدامهای جمعی سبعانه در ماه مبارک رمضان وحشت خود را از فضای انفجاری جامعه و خیزشهای مردمی نشان می دهد.

۱۳۹۳ تیر ۳۱, سه‌شنبه

شلاق زدن ۵تن در کرمانشاه و سوزاندن لب یک مسیحی با آتش سیگار در تهران به خاطر روزه نگرفتن


دژخیمان رژیم آخوندی روز دوشنبه 29تیر (20ژوییه) 5تن از شهروندان را به اتهام روزه خواری در چهار نقطه از شهر کرمانشاه در ملأعام 70ضربه شلاق زدند. علی اشرف کرمی، معاون دادستان استان کرمانشاه گفت این احکام در چهارراه نوبهار، میدان آزادی، میدان فردوسی و چهار راه مطهری اجرا شد (خبرگزاری مهر وزارت اطلاعات 30تیر). 

در یک اقدام وحشیانه دیگر، مأموران جنایت پیشه رژیم آخوندی، آتش سیگار یک هموطن مسیحی را در روز 23تیرماه در خیابان مجیدیه تهران بر روی لبان او خاموش کردند و او را وحشیانه مورد ضرب و شتم قرار دادند. 

سکوت جامعه جهانی به ویژه کشورهای غربی بر این مجازاتهای قرون وسطایی به بهانه مذاکرات اتمی، ابعاد نقض وحشیانه و سیستماتیک حقوق بشر در ایران را شدت بخشیده است، چیزی که بالمآل رژیم ایران را در ادامه پروژه های اتمیش نیز جری تر می کند. هر گونه مراودات سیاسی و اقتصادی با رژیم ایران باید منوط به بهبود حقوق بشر توقف اعدامهای خودسرانه و پایان دادن به این مجازاتهای قرون وسطایی باشد.

دبیرخانه شورای ملی مقاومت ایران


۱۳۹۳ تیر ۲۸, شنبه

فشارهای ضدانسانی، اقدامهای سرکوبگرانه و تحریک آمیز و زمینه سازی برای کشتار در ليبرتى


نیروهای تحت امر نخست وزیری عراق به اعمال محدودیتهای ضدانسانی، اقدامهای سرکوبگرانه و تحریک آمیز و زمینه سازی برای به راه انداختن حمله و کشتار علیه ساکنان ادامه می دهند. 

در روز پنجشنبه 26تیر (17 ژوییه) نیروهای سرکوبگر عراقی موسوم به سوآت در یک اقدام نگران کننده، در حالی که نقاب به چهره داشتند، با بالا رفتن از سنگرهای بیرون کمپ، به شناسایی نقاط مختلف کمپ از پشت تی والها پرداختند. 

در همین حال، در یک هفته اخیر نیروهای عراقی به خلاف روال دو سال و نیم گذشته، در ورود تانکرهای تخلیه سپتیک که توسط ساکنان کرایه می شود، کارشکنی می کنند و در گرمای طاقت فرسای عراق تانکرها را ساعتها در ورودی کمپ معطل می کنند و فقط اجازه می دهند چهار ساعت وارد لیبرتی شوند. ایجاد اخلال در تخلیه فاضلاب کمپ که از حداقل زیر ساختها برخوردار نیست، آن هم در گرمای تابستان. محیط را آلوده و ساکنان را با مشكلات شدید سلامتی و بهداشتی مواجه می کند. هدف دیگر مأموران عراقی از اعمال این فشارها این است که رانندگان تانکرها را از کار کردن برای ساکنان لیبرتی منصرف کنند. 

در یک اقدام خصمانه دیگر مأموران نخست وزیری یک ماه است از اجرای توافقات قبلی در مورد تحویل دادن روزانه چند دستگاه لیفتراک به ساکنان سرباز می زنند، به نحوی که آنها مجبور هستند بارهای سنگین را در هوای گرم با دست حمل کنند. به هنگام انتقال ساکنان از اشرف به لیبرتی در فوریه 2012 نیروهای عراقی از انتقال لیفتراک های ساکنان به لیبرتی جلوگیری کردند. بعد از مراجعات و نامه نگاریهای مکرر به ملل متحد و دولت آمریکا، قرار شد که چند دستگاه لیفتراک ساکنان نزد نیروهای عراقی باشد و همه روزه از صبح تا شب در اختیار ساکنان قرار بگیرد. طی یک ماه گذشته تنها یکبار نیروهای عراقی لیفتراک در اختیار ساکنان قرار داده اند. 

مقاومت ایران ضمن هشدار نسبت به زمینه سازیها و اقدامات تحریک آمیز نیروهای عراقی، با توجه به تعهدات مکرر و مکتوب دولت آمریکا و ملل متحد در مورد امنیت و سلامت ساکنان لیبرتی، خواستار یک اقدام فوری برای پایان دادن به این اقدامات سرکوبگرانه و تحریک آمیز است. 

۱۳۹۳ تیر ۲۷, جمعه

سازمان حقوق بشری به قابیل دست نزنید: افزایش اعدامها در ایران و عراق


سازمان حقوق بشری به قابیل دست نزنید از افزایش اعدامها در ایران و عراق ابراز نگرانی کرد. 
به گزارش آسوشیتدپرس سازمان به قابیل دست نزنید مستقر در رم پایتخت ایتالیا روز جمعه اعلام کرد در سال 2013 حداقل 4106نفر اعدام شده اند که نسبت به 3967نفر در 2012، مشخصاً به دلیل افزایش اعدامها در ایران و عراق بوده است. 
بنا به این گزارش رژیم ایران طی 15سال گذشته و عراق از سال 2003 تا کنون بیشترین اعدام را داشته اند.

مراسم بزرگداشت پنجمین سالگرد شهدای کهریزک در جریان قیام سراسری۸۸


مراسم پنجمین سالگرد شهدای کهریزک در جریان قیام سراسری 88 بعدازظهر پنجشنبه در مسجد ولی عصر تهران واقع در خیابان خالد اسلامبولی برگزار شد. مأموران سرکوبگر نیروی انتظامی و مزدوران لباس شخصی در وحشت از تبدیل این مراسم به اعتراض علیه حکومت آخوندی به طور گسترده در اطراف و داخل مسجد مستقر شده بودند. در این مراسم مزدوران لباس شخصی از سخنرانی یکی از شاهدان کهریزک ممانعت به عمل آوردند و تعدادی از آنان را از مسجد بیرون کرده و تهدید به دستگیری کردند.

۱۳۹۳ تیر ۲۶, پنجشنبه

درگذشت برادر مجاهد حبیب آزاده از مسئولان سیاسی سازمان مجاهدین خلق ایران


بعدازظهر روز سه شنبه 24تیرماه 93، مجاهد خلق حبیب الله آزاده، از مسئولان سیاسی سازمان مجاهدین خلق ایران که به دنبال یک عمل جراحی مغزی در اردیبهشت سال 90 درحالت کما فرو رفته بود، پس از سه سال استقامت، در کلینیک گلدن هرتز در برلین درگذشت. 
برادر مجاهد حبیب آزاده، با سی و سه سال سابقه مبارزه انقلابی حرفه یی در تشکیلات مجاهدین از درخشان ترین نمونه های مجاهدان اشرفی و برآمده از انقلاب مریم رهایی و از ارزنده ترین کادرهای شکافنده و راهگشای مجاهدین در همه مسئولیتها و مأموریتهایی بود که برای تحقق آنها از دل و جان «تعهد» می سپرد..
حبیب الله آزاده، در سال 1337، در تهران به دنیا آمد و پس از پایان تحصیلات متوسطه در دبیرستان خوارزمی، در سال 56 برای ادامه تحصیلات به آمریکا رفت و در لس آنجلس وارد دانشگاه شد. 
همزمان با آغاز قیام ضدسلطنتی، به مطالعه درباره واقعیتهای جامعه ایران روی آورد و با آرمان مجاهدین آشنا شد. این آشنایی مسیر زندگیش را تغییر داد، از گذران معول زندگی فاصله گرفت و بیشتر وقت خود را صرف شرکت در فعالیتهای هواداران مجاهدین در انجمن دانشجویان مسلمان کرد. به یمن انگیزه های پاک و تلاشهای بیدریغش، به یکی از مسئولان تشکل هواداران مجاهدین در لس آنجلس تبدیل شد. در سال 1360، با گسترش فعالیتهای مبارزاتی اش، از دانشگاه و تحصیل دست شست و به طور تمام وقت، خود را وقف مبارزه انقلابی در صفوف مجاهدین کرد. 
با سازمان، با مطالعه دفاعیات و زندگینامه شهدای سازمان از جمله گل سرخ انقلاب مهدی رضایی، سعید محسن و... آشنا شدم. یادم است که اولین بار اسم برادر مسعود را از زبان مجاهد شهید محمود منشیان مطلق شنیدم که می گفت... می گویند مسعود رجوی که در زندان است، خیلی مغز است، و خیلی چیزها می داند... (خرداد57)... به رغم این که ما هنوز مواضع سازمان را نمی دانستیم ولی این گروه ما با انجمن ضداسلامی در تضاد بود به طوری که انجمن اسلامی مطرح کرده بود، اینها مسلمان نیستند... . با اوجگیری قیام، فعالیتهای ما نیز بیشتر شد و توانستیم این گروه کوچک را رشد دهیم... 
اما تحول بزرگ در زندگی انقلابی حبیب در سال64 با انقلاب ایدئولوژیک درونی مجاهدین و انتخاب اندیشهٴ انسان ساز مریم رهایی رقم خورد: 
بعد از انقلاب ایدئولوژیک بود که با مسأله مبارزه جدی تر برخورد کرده و باخودم عهد کردم که حتی اگر ماه را در یک کف دستم و خورشید را در کف دیگر دستم بگذارند، دست از رهبری برادرم مسعود و خواهر مریم نکشم و همواره شاگرد خوبی در مکتب آنان باشم... . 
حبیب آزاده در سال 1364، با اصرار و با پیگیریهای بسیار، عازم منطقهٴ مرزی در عراق شد و با سازماندهی در یکانهای رزمی با شور و اشتیاقی مضاعف به ایفای مسئولیتهای خود پرداخت و چند سالی هم در امداد پزشکی عهده دار مسئولیت بود. 
همرزمان مجاهدش و رزمندگان مجروح و بیماری که با او سر و کار داشتند، داستانهای بسیاری از از مهربانیها، دلسوزیها و بن بست شکنی ها و ظرفیت بی پایانی که در برخورد با معضلات داشت، نقل می کنند و می گویند در سخت ترین لحظات، هیچ گاه حبیب را آشفته حال ندیدیم و به یاد نداریم که لبخند، حتی برای یک لحظه، چهرهٴ دوست داشتنی اش را ترک کرده باشد. 
در یک دهه گذشته که حبیب آزاده برای انجام مسئولیتهای انقلابی اش در کارزار سیاسی و بین المللی به خارج کشور اعزام شده بود، با تمام جان و روانش به سوی خواهران و برادران اشرفی اش پر می کشید و برای رسیدن مجدد به آنها بیقراری می کرد 
ارزشهای اشرفی و اخلاص و عشق و از خود گذشتگی «حبیب»، در همه فعالیتها و مناسباتش درخششی چشمگیر و همیشگی داشت. به نحوی که نه فقط یاران مجاهدش را شیفته او می کرد، بلکه همه آشنایان و حتی شخصیتهای سیاسی و مخاطبان خارجی اش را هم تحت تأثیر قرار می داد، و به مثابه مشوقی نیرومند برای همبستگی و همراهی در پیشبرد تلاشها و فعالیتها عمل می کرد. 

نمایندگان کنگره آمریکا: رژیم ایران عامل بی ثباتی در منطقه خاورمیانه


شماری از اعضای کنگره آمریکا اعلام کردند رژیم ایران عامل عمده بی ثباتی و ناامنی در منطقه خاورمیانه است. اد رویس رئیس کمیته روابط خارجی سنای آمریکا در اجلاس روز چهارشنبه این کمیته گفت: به لطف رژیم ایران، حماس پس از سال 2012 دوباره به سلاح دست یافته است. رژیم ایران یکی از مسلح کنندگان حماس است. 
الیوت انگل دیگر عضو ارشد این کمیته نیز گفت: حتی در صورت دست یافتن به توافق جامع هسته یی با رژیم ایران تا زمانی که این رژیم اقدامات مخرب خود را در منطقه متوقف نکند، کنگره آمریکا همه تحریمها علیه رژیم ایران را لغو نخواهد کرد.

درگیری مردم با مأموران سرکوبگر در حوالی میدان انقلاب تهران


بعد ازظهر چهارشنبه 25تیر در محدوده میدان انقلاب مردم خشمگین با مأموران سرکوبگر انتظامی درگیر شدند. درگیری هنگامی رخ داد که یک دستفروش محروم از ترس یورش مأموران وحشی پابه فرار گذاشت اما زمین خورد و بر اثر اصابت سرش به جدول خیابان بیهوش شد. 
مردم با دیدن این صحنه شروع به اعتراض به مأموران سرکوبگر کردند و با آنها درگیر شدند. 
مردم تا به آخر در مقابل مأموران رژیم مقاومت کردند و دستفروش محروم را به بیمارستان منتقل کردند. حال این هموطن دستفروش هنگام انتقال به بیمارستان وخیم گزارش شده است.

ضرب و شتم دو تن از زندانیان بلوچ در زندان اردبیل


 صابر ملکرئیسی و امین ایرانشهری دو زندانی بلوچ اهلسنت در زندان اردبیل توسط زندانیان مورد ضرب و شتم قرار گرفتند. بستگان ایشان معتقدند این ضرب و شتم به تحریک نگهبانی صورت گرفته است.

بنا به گزارش گزارشگران هرانا، ارگان خبری مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران، یکشنبه ۲۲ تیر ماه زندانیان زندان مرکزی اردبیل بدون هیچ مقدمهای به دو زندانی بلوچ تبعید شده به این زندان بهنامهای صابر ملکرئیسی و امین ایرانشهری حمله کرده و ایشان را مورد ضرب و شتم قرار دادند.

بستگان یکی از این دو زندانی به گزارشگر هرانا گفت: «این حمله که هنگام سحر روی داده به تحریک نگهبانان و مسئولان زندان اردبیل صورت گرفته. در طی این حمله صابر ملکرئیسی بشدت مجروح شده و دست امین ایرانشهری شکسته است.»

وی در ادامه بیان داشت: «زندانیان بلوچ تبعید شده خواستار تغییر زندان هستند و از همه خواستند پی گیر این مسئله باشند. آنها زندان اردربیل برای خود خطرناک میدانند چون هر روز مورد اذیت و آزار هستند.»

محمد صابر ملک رئیسی در دوم مهر ماه ۱۳۸۸ در سن ۱۵ سالگی بازداشت و پس از تحمل بیش از یک سال در بازداشتگاه اداره اطلاعات زاهدان و زندان مرکزی این شهر محاکمه و از سوی دادگاه انقلاب به ۱۵ سال حبس در تبعید محکوم شد.

ایران: ۹کشته و زخمی در حمله نیروی انتظامی به روستاییان قش


عوامل نیروی سرکوبگر انتظامی در روز شنبه 21تیرماه در حمله به مردم محروم روستای «کووه» قشم با تیراندازی مستقیم سه تن از آنان را کشته و شش تن دیگر را زخمی کردند. این حمله پس از آن صورت گرفت که یک لنج محل نگهداری سوخت متعلق به روستاییان به دست مزدوران نیروی انتظامی افتاد. نیروهای سرکوبگر لنج مزبور و یک خودرو را به آتش کشیدند و برخی از اماکن محل نگهداری سوخت را تخریب کرده و اموال مردم را مصادره کردند (عکسها ضمیمه اند).
 
 
 


مردم جزیره قشم، در حالی که این منطقه نفت خیز یکی از بزرگترین مراکز تجاری و غارتگریهای سران رژیم است، با فقری جانکاه دست و پنجه نرم می کنند و حتی توان تأمین لقمه یی نان برای خود و خانواده های محرومشان را ندارند. از این رو شماری از آنان با قاچاق و خرده فروشی سوخت امرار معاش می کنند. 

سران چپاولگر رژیم با ثروتهای چندصد میلیاردی و حسابهای بانکی خارج کشور، به جای هزینه کردن بخش ناچیزی از سرمایه های هنگفت کشور برای بهبود وضعیت این روستاییان محروم، آنان را به بهانه قاچاق چند لیتر سوخت به خاک و خون می کشند. 

شورای ملی مقاومت ایران ضمن تسلیت به خانواده های کشته شدگان این جنایت رژیم، برای مجروحان آن آرزوی شفای عاجل دارد و از مردم و جوانان غیور قشم خواستار رسیدگی به خانواده های قربانیان و آسیب دیدگان این حمله وحشیانه است. بی تردید آمران و عاملان این سرکوبگریها در ایران آزاد فردا جزای این اعمال ننگین خود را خواهند دید. 

۱۳۹۳ تیر ۲۵, چهارشنبه

فعال ملی‌مذهبی در ایران به «۱۱ سال زندان» محکوم شد

بنا بر گزارشها، دادگاهی به ریاست ابوالقاسم صلواتی در تهران، رویین عطوفت، از فعالان ملی مذهبی ایران، را به ۱۱ سال زندان و دو سال محرومیت از عضویت در احزاب و گروههای سیاسی کشور محکوم کرد.

وبسایت خبری فعالان ملی مذهبی ایران میگوید این حکم در شعبه ۱۵ دادگاه انقلاب به ریاست قاضی صلواتی صادر شده است.

رویین عطوفت در بهمنماه سال ۱۳۹۱ بازداشت و در تیرماه سال ۱۳۹۲ با سپردن وثیقه ۳۰۰ میلیون تومانی آزاد شده بود.

بنا بر گزارشها، آقای عطوفت چهار ماه پس از آن که بازداشت شد به بند عمومی ۳۵۰ زندان اوین انتقال داده شد.

گفته شده بود که او در این مدت در انفرادی به سر میبرده است.

آقای عطوفت از نزدیکان به هدی صابر، دیگر فعال ملی مذهبی، است که در پی اعتصاب غذا در زندان، پس از انتقال به بیمارستان درگذشت.

گروهی از فعالان ملی مذهبی ایران طی سالهای گذشته بازداشت و به زندان محکوم شدهاند.

در اردیبهشتماه گذشته نیز نصرالله لشنی یکی از این فعالان به شش سال زندان و دو سال منع از عضویت در احزاب و گروههای سیاسی و فعالیت رسانهای محکوم شد.

این حکم نیز در شعبه ۱۵ دادگاه انقلاب و به ریاست قاضی صلواتی صادر شد.

جان بولتون: کمک آمریکا به مالکی کمک به آخوندهای تهران است


جان بولتون در گفتگو با تلویزیون فرانس 24 گفت: دولت مالکی مسئول نگرانیهایی است که ما امروز داریم 
یعنی تشدید تضادها بین شیعیان و سنیها و کردها کمک آمریکا به مالکی، کمک به آخوندهای تهران است. ما باید تمرکزمان را روی دشمن اصلی در تهران بگذاریم. 

تلویزیون فرانسه24: آمریکا الآن در عراق باید چه کاری می کرد. ما شاهد تردید بر سر سلاحهای شیمایی در سوریه بودیم که یک ماه طول کشید تا آمریکا سر آن تصمیم بگیرد. 

جان بولتون: من این طور فکر نمی کنم چرا که وضعیت خیلی پیچیده تر شده و فکر می کنم شرایط هم بدتر شده است. من فکر می کنم دولت مالکی تا حد زیادی مسئول نگرانیهایی است که ما امروز داریم، تضادها بین شیعیان و سنیها و اکراد. من فکر نمی کنم که ایالات متحده باید کاری برای کمک به رژیم مالکی بکند چون که در اینصورت اساساً به آخوندها در تهران کمک می کند و در حالی که همه نشانه ها وجود دارد از این که باید گامهای قوی در مقابل داعش و بازمانده های القاعده برداریم که به لحاظ نظامی در عراق فعال بوده اند، من فکر می کنم که ما باید خیلی مواظب باشیم که داعش را از سنیها به طور عام در عراق تمیز بدهیم. بنابراین ما باید تمرکزمان را روی دشمن اصلی در این جا بگذاریم که آخوندها در تهران هستند و سپس نگرانی دیگر داعش است. 

تلویزیون فرانسه24: حالا که بحث آخوندها در تهران کردید، آیا فکر نمی کنید که آنها بمیزان زیادی اصلی ترین سودبرندگان از سرنگون شدن صدام حسین بوده اند؟ 

درگیری دختران ورزشکار با مأموران گشت ضد ارشاد در تهران


جمعی از دختران ورزشکار در تهران روز دوشنبه 22تیر هنگام بازگشت به خانه های خود از باشگاه ورزشی بانوان در نزدیکی میدان حسن آباد، با مأموران زن گشت ارشاد که مزاحم آنها شده بودند، درگیر شدند و به زد و خورد پرداختند. در این درگیری چند تن از دختران که نتوانستند به موقع محل را ترک کنند، توسط مأموران سرکوبگر دستگیر شدند.

یک سال پس از روی کارآمدن روحانی، گامی فراتر در اختناق و سرکوب


اطلاعیه شورای ملی مقاومت

مصوبه مجلس ارتجاع: «اعتقاد و التزام عملی به ولایت مطلقه فقیه» شرط تشکیل حزب و عضویت در آن 

رژیم ضدبشری آخوندی یک سال پس از روی کارآمدن آخوند شیاد حسن روحانی، گام جدیدی در تشدید سرکوب و اختناق برداشته و با مصوبه جدید مجلس ارتجاع، در مورد نحوه تشکیل و فعالیت احزاب و گروه های سیاسی به این اختناق همه جانبه لباس قانون می پوشاند. 

طبق بند الف ماده 4 طرح قانونی جدید مجلس ارتجاع، هیأت مؤسس و اعضای حزب باید «اعتقاد و التزام عملی به قانون اساسی و ولایت مطلقه فقیه» داشته باشند. آنها همچنین نباید از «سوء پیشینه کیفری» برخوردار باشند. این مصوبه فعالیت احزاب و گروه های سیاسی قبل از دریافت مجوز را ممنوع و اختیارات زیادی به حکومت برای لغو مجوز احزاب می دهد. این بند در روز 22تیرماه با اکثریت آرا و تنها با 10 رأی مخالف و 12رای ممتنع به تصویب رسید. 

این مصوبه که مفهومی جز قانونی کردن اختناق مطلق ندارد قبل از هر چیز ضعف و شکنندگی مفرط رژیمی را نشان می دهد که در محاصره بحرانهای عمیق داخلی و خارجی، از خیزشهای بنیان کن مردمی به شدت وحشت دارد. خانم مریم رجوی، رئیس جمهور برگزیده مقاومت ایران در اجتماع عظیم ایرانیان در روز 6تیر امسال گفت: «آخوندها می گویند به درازا کشیدن عمر 35ساله رژیمشان، نشانه قدرت آنهاست. پاسخ ما این است: اعدام و شکنجه را متوقف کنید تا همه ببینند که این رژیم پوسیده حتی 35روز دوام نخواهد آورد». 

از 30خرداد 60 تا کنون همه مخالفان با زندان و شکنجه و اعدام مواجه بوده اند و هیچ حزب و گروه مخالفی حق حیات نداشته است. اما امروز رژیم آخوندی با تصویب این قانون و تأکید بر ضرورت اعتقاد قلبی و التزام عملی به ولایت فقیه، درصدد است تا راه بروز کمترین مخالفت را در درون باندهای حکومتی نیز ببندد. 

خانم مریم رجوی، رئیس جمهور برگزیده مقاومت ایران، پس از نمایش انتخابات ریاست جمهوری آخوندها در 25خرداد 1392 با اشاره به سوابق جنایتکارانه روحانی بلافاصله اعلام کرد «بدون آزادی بیان و حقوق بشر تا وقتی زندانیان سیاسی و فعالیت احزاب آزاد نشده، تا وقتی سیاست تجاوزکارانه رژیم در سوریه و عراق ادامه دارد و تا وقتی که رژیم بر دستیابی به بمب اتمی پا می فشارد، هیچ چیز عوض نمی شود. سردمداران رژیم به خوبی می دانند که هر گونه تغییر جدی در این سیاست ها به سرنگونی تمامیت رژیم راه می برد». 

گوشمالی دادن مزدوران بسیجی توسط جوانان در منیریه تهران


جمعی از جوانان در محدوده منیریه تهران، روز سه شنبه 24تیر با مزدوران بسیجی که مزاحم آنها شده بودند، درگیر شدند و آنها را به شدت گوشمالی دادند. یکی از شاهدان گفت: جوانان قبل از ترک محل یکی از بسیجیان را علاوه بر گوشمالی دادن، با ضربات چاقو به شدت مجروح کردند و او را که به سختی زخمی شده بود، راهی بیمارستان کردند.

۱۳۹۳ تیر ۲۳, دوشنبه

تهدید معاون زندان اوین به حمله دوباره گارد ویژه زندان به بند ۳۵۰


پروژه انحلال بند ۳۵۰ به عنوان مهمترین محل تجمع زندانیان سیاسی و پراکنده سازی زندانیان آن حتی در ماه رمضان نیز ادامه داشته و تهدیدهای مسئولان در این باره، فضای بند را در آستانه تنش های جدیدی قرار داده است.

به گزارش کلمه، روز شنبه جواد مومنی معاون اجرایی زندان اوین با در دست داشتن دستوری غیرقانونی از سوی مهدی خدابخش معاون دادستان تهران ضمن مراجعه به بند ۳۵۰ خواستار انتقال “امید بهروزی” از وکلای زندانی دراویش گنابادی به بند زندانیان عادی اوین شد. اما این زندانی سیاسی که وکیل دادگستری است، با استناد به آیین نامه اجرایی سازمان زندانها و آیین نامه نحوه تفکیک و طبقه بندی زندانیان، به این موضوع اعتراض کرد و اجرای چنین امری را غیرقانونی دانست.

بر اساس این گزارش، جواد مومنی که یکی از دست اندرکاران اعمال فشار بر زندانیان سیاسی طی سالهای گذشته بوده، در پاسخ به اعتراض زندانیان به روند انحلال بند ۳۵۰ و پراکنده سازی زندانیان به دستور معاون دادستان تهران اشاره کرده و در اظهاراتی تهدیدآمیز، از احتمال اعمال خشونت توسط گارد ویژه علیه زندانیان بی دفاع و یا “ربایش امید بهروزی در هنگام هر نوع خروج از بند حتی در مورد بهداری” و واکنش های تند دیگر خبر داده است!

چنانکه قبلا نیز کلمه گزارش داده بود، پس از تهاجم خونین به بند ۳۵۰ و عواقب داخلی و خارجی آن، به رغم وعده مجلس و دولت، نه تنها پی گیری موثری در این زمینه انجام نشده است، بلکه خبرها حکایت از آن دارد که تصمیم برای “انحلال بند ۳۵۰ و پراکنده سازی زندانیان” به عنوان راهکاری برای مقابله با پدیده زندانیان سیاسی تلقی شده است. برای این منظور، طی ماه های گذشته بیش از ۲۰ تن از زندانیان با گرایش های مختلف از این بند خارج و بازداشت شدگان جدید نیز به بندهای عادی زندان منتقل شده اند.

درگذشت پدر مجاهد علی حیدرزاده پس از سه دهه پشتیبانی از مجاهدین


با کمال تأسف مطلع شدیم که پدر مجاهد علی حیدرزاده از بازاریان شریف تهران و پدر مجاهد شهید موسی حیدرزاده، پس از سه دهه هواداری و پشتیبانی از مجاهدین خلق ایران، روز 19تیر 93 در تهران بدرود حیات گفته است. 

پدر حیدر زاده که به «تولید لباس» اشتغال داشت، در سال 60 به جرم همکاری با مجاهدین و نگه داری سلاح در محل کارگاهش، دستگیر و شکنجه شد؛ اما به یمن مقاومت و هوشیاریش توانست آزادی خود را بازیابد.. 

شادروان علی حیدرزاده در سه دهه گذشته، هیچ گاه از پشتیبانی فرزندان مجاهدش دست برنداشت و به همین دلیل بارها مورد دستگیری و آزار و شکنجه رژیم قرار گرفت. 

فرزند مجاهدش، موسی حیدر زاده که 12سال را در زندانها و شکنجه گاههای رژیم به سر برده بود، در سال1376 در جریان نبردی قهرمانانه با مزدوران رژیم به شهادت رسید و پدر همواره از این که فرزندش در مجاهدت در راه خدا و خلق به شهادت رسیده، با افتخار و مباهات یاد می کرد. 

پدر حیدرزاده در سال85 برای دیدار فرزند مجاهدش آرزو حیدرزاده و زیارت مزار فرزند شهیدش در قطعهٴ مروارید به اشرف رفت و در بازگشت توسط وزارت اطلاعات احضار و مورد بازجویی و آزار قرار گرفت. در دیماه 87 نیز هنگامی که پدر بار دیگر عازم سفر به اشرف بود، بازداشت شد و مورد ضرب و شتم دژخیمان قرار گرفت. مأموران اطلاعات آخوندی با یورش به خانه های مسکونی، سایر اعضای خانواده را هم تحت فشار گذاشتند. به رغم همهٴ این فشارها، شادروان علی حیدر زاده هیچ گاه تسلیم نشد و دست از هواداری از مجاهدین بر نداشت و با روحیه ای بسیار بالا، همواره یار و حامی تمامی فرزندان مجاهدش بود. 

رئیس جمهور برگزیده مقاومت، خانم مریم رجوی، درگذشت این پدر بزرگوار مجاهد را که به خاطر پایداریش در مقاومت، و حمایت از مجاهدین، هدف دستگیری و شکنجه و کین توزی و آزار مستمر رژیم ددمنش آخوندی بود، به خانواده محترم حیدرزاده و فرزند مجاهدش آرزو حیدرزاده در زندان لیبرتی و به تمامی خانواده های شهیدان و زندانیان سیاسی، تسلیت گفت. 

خانم رجوی برای پدر مجاهد شادروان علی حیدر زاده علو درجات و برای بازماندگان صبر و سلامتی آرزو کرد.

حمله گارد سرکوبگر زندان گوهردشت کرج به زندانیان سیاسی اهل سنت


بنا به گزارشهای رسیده دژخیمان گارد ﺯﻧﺪﺍﻥ گوهردشت کرج ﺑﻪ ﺳﺎﻟﻦ زندانیان سیاسی اهل سنت یورش بردند و زندانیان را مورد آزار و شکنجه قرار دادند. حمله 80تا 90نفر از دژخیمان گارد به بند زندانیان اهل سنت در سالن شماره10 در گوهردشت ﺍﻣﺮﻭﺯ دوشنبه (23تیر) ﺣﺪﻭﺩ ﺳﺎﻋﺖ 4 ﺑﻌﺪﺍﺯﻇﻬﺮ و در حالی صورت گرفت که زندانیان روزه بودند. در این یورش وحشیانه زندانیان توسط دژخیمان به زور از بند بیرون رانده شدند. سپس دژخیمان گارد به بهانه بازرسی بند تمامی وسایل متعلق به آنها را به هم ریختند و یا با خود بردند.

درگیری جوانان در پارک ملت تهران با مأموران سرکوبگر


۱۳۹۳ تیر ۲۲, یکشنبه

جوانان تهرانی مزدوران بسیجی را در پارک جمشیدیه گوشمالی دادند


درگیری جوانان با ماموران سرکوبگر انتظامی

جمعی از جوانان در پارک جمشیدیه تهران بعد ازظهر روز شنبه 21تیر ماه با مزدوران بسیجی درگیر شدند و آنها را گوشمالی دادند. مزدوران بسیجی که به بهانه روزه خواری قصد ایجاد مزاحمت برای جوانان و دانشجویان در این پارک را داشتند، با اعتراض این جوانان روبه رو شدند. این اعتراض به درگیری کشیده شد و جوانان مزدوران بسیجی را گوشمالی دادند.

۱۳۹۳ تیر ۲۱, شنبه

افشاگری یک زندانی عقیدتی در مورد شیوه های بازجویی و نقض حقوق انسانی زندانیان


ریاست محترم/ گزارشگر محترم حقوق بشر

جناب آقای احمد شهید، احتراما اینجانب محمد علی طاهری فرزند محمد متولد ۱۳۳۵ بنیانگذارعرفان حلقه (کیهانی)، فرادرمانی و سایمنتولوژی که از طرف سازمان اطلاعات سپاه، سال ۸۹ به اتهام اقدام علیه امنیت کشور دستگیر شده و پس از ۶۷ روز حبس در سلول انفرادی در اوین، بند ۲ الف (بازداشتگاه اختصاصی سازمان اطلاعات سپاه)، مجددا اوایل سال ۹۰ با پاپوش های امنیتی و اتهامات ساختگی ارتداد، محاربه با خدا و رسول خدا، توهین به مقدسات، مفسد فی الارض و سب النبی دستگیر و به سلول انفرادی همان بند منتقل شده و در خلال بازپرسی و بازجویی، تخلفات و جرایم زیر از سوی بازپرس شعبه پنجم دادسرای اوین (آقای اسدی) و ۶ نفر از بازجوها اعمال گردید که برخی از موارد آن جهت هرگونه بررسی و اقدام تقدیم میگردد (و آماده دادن شهادت حضوری هستم):

۱) اعمال فشار و شکنجه روانی توسط بازپرس و بازجوها از طریق ارائه مدارک جعلی مبنی بر صدور حکم اعدام اینجانب از سوی ۱۵ تن از مراجع تقلید؛ با این ادعا که کتابها، مقالات، مجلات و CDهای کلاسهایم را جهت بررسی، مطالعه و اظهارنظر و صدور حکم برای مراجع ارسال نموده و آنها نیز پس از بررسی های لازم، همگی آنها فتوا به ارتداد و … داده و همگی برایم حکم اعدام صادر کرده اند که بدون نیاز به هیچگونه تشریفات قانونی، باید فورا اجرا شود. بنا براین، هر روز میگفتند که برای اعدام آماده باشم و حتی یکی از آنها میگفت که بر فرض محال اگر از اینجا هم رها شوم، به خانه نرسیده ترور میشوم، زیرا مسلمانان زیادی هستند که به محض صدور حکم از سوی مراجع تقلید، آماده ی اجرای آن هستند. سرانجام پس از ۹ ماه از بازداشت دوم و به دنبال ۲ بار اعتصاب غذا، به منظور رسیدگی فوری به اتهامات وارده در دادگاه و مشخص شدن علت صدور چنین احکامی از سوی مراجع تقلید، به دادگاه غیرعلنی اعزام  و در آنجا از طریق وکیلم متوجه شدم که احکام اعدام ارائه شده جعلی بوده و فقط  بازپرس با طرح شش فرض نامربوط از مراجع تقلید استفتاء نموده و آنها نیز براساس آن فرضیات فتوی داده اند که هیچکدام از آن فرضیات نیز در مورد من صادق نبوده است و اصولا هیچ حکم اعدام لازم الاجرایی صادر نشده و آنها قصد داشته اند تا با صحنه سازیها و ارائه مدارک جعلی اعدام و اعمال فشار و شکنجه روانی مرا وادار به قبول اتهامات فوق بخصوص ارتداد نموده و میگفتند که در صورت قبول و اعتراف به این اتهامات میتوانم توبه نموده و در آنصورت مورد بخشش قرار گرفته و آزاد میشوم.

۲) ارائه پیشنهاد مبنی بر قبول و اعتراف به ارتباط با امریکا به منظور رهایی از اعدام؛ که اگر این پیشنهاد را بپذیرم، آنها حکم اعدام را لغو و به جای آن ۸ سال حبس را بعنوان جزای ارتباط با امریکا را جایگزین کنند تا با این ترفند و مرتبط نمودنم با آمریکا بتوانند عرفان حلقه (کیهانی) را خدشه دار و ساخته دست آمریکا جلوه بدهند.

۳) تهدید مبنی بر صدمه رسانیدن به همسرم و در نتیجه بی سرپرست شدن فرزندانم؛ بدنبال نتیجه نگرفتن بازجوها و بازپرس از گرفتن اعتراف مرتد بودن و…(بند۱) و پیشنهاد (بند ۲)، یکی از بازجوها مرا تهدید نمود که در صورت عدم همکاری (ارائه اعترافات دیکته شده کذب) افرادی را دارند که به همسرم صدمه وارد نمایند و… که در نتیجه بر اثر فشار روانی وارده ناشی از این تهدید و صدور حکم (جعلی) اعدام از یکطرف و عدم تمایل به ارائه اعترافات کذب دیکته شده از طرف دیگر، باعث شد برای در امان ماندن خانواده ام و عدم اعتراف دروغین، چهار بار اقدام به خود کشی نمایم که با مرگ من، این ترفند شیطانی خنثی شود.

۴) سوء استفاده ابزاری از موقعیت و جایگاه مراجع محترم تقلید در جهت اعمال فشار و شکنجه روانی و پیاده کردن نقشه های امنیتی

۵) اعمال فشار روانی از یکرف و دادن دعده های دروغین آزادی به شرط انجام مصاحبه های فرمایشی دیکته شده از طرف دیگر؛
              
امضا: محمدعلی طاهری

(4صفحه) 2
پس از چند ماه حبس در سلول انفرادی و ۴ بار خود کشی،۲ بار اعتصاب غذا و همچنین نگرانی شدید برای سلامتی خانواده (و بدنبال عدم موفقیت بازپرس و بازجوها در پیاده کردن سناریوی ساختگی خود) با پیشنهاد بازپرس مبنی بر آزادی به شرط انجام مصاحبه فرمایشی از یکطرف و فشار بازجوها از طرف دیگر مواجه شدم که برای خاتمه دادن به این ماجرا، پیشنهاد بازپرس را پذیرفتم، از اینرو برای تهیه این مصاحبه، مطالبی را که بازپرس بر روی کاغذ مینوشت و مقابلم میگرفت میخواندم و دو نفر از بازجوها نیز فیلمبرداری میکردند، برای مثال گفتم می پذیرم فعالیتم غیرقانونی بوده و…. فقط علیرغم فشار مجدد آنها مبنی بر قبول اتهامات ارتداد و… قبول نکرده و اعتراف ننمودم. اما پس از تهیه این مصاحبه نه تنها بوعده خود عمل نکردند بلکه بعدا فهمیدم که با پخش آن از طریق رسانه های مختلف (از جمله اخبار۲۰:3۰ شبکه ۲) و معرفی من به عنوان شیاد و کلاهبردار، در صدد جلب شاکی خصوصی بوده اند و همچنین این فیلم را به عنوان اقرار و اعتراف علیه خود ضمیمه پرونده نموده و در کیفرخواست نیز به آن استناد نمودند.

۶) خالی گذاشتن جای برخی از سوالات در برگه های بازجویی توسط بازپرس؛ به این نحو که سوال را در برگه کاغذ باطله ای جداگانه نوشته و در برگه بازجویی جای سوال را خالی گذاشته و از من میخواستند جواب سوال را بنویسم و میگفتند سوال را بعدا بالای جوابم مینویسند.
۷) خلع دفاع کردن به طرق مختلف، از جمله:(a) جلوگیری از ملاقات و یا تماس تلفنی با وکیل بطوریکه در رابطه با دفاعیه خود علیرغم داشتن دو وکیل، هرگز نتوانستم آنها را ملاقات کنم. (b) تهدید وکیل. (c) عدم اجازه نوشتن دفاعیه در زندان؛ در این خصوص از قاضی اجازه خواستم و ایشان نیز از یکی از بازجوها کسب اجازه کردند و بازجوی فوق نیز اجازه تهیه دفاعیه در سلول را به من ندادند. (d) عدم دسترسی به قلم و کاغذ. (e) عدم اجازه پاسخگویی به کتابهای فرمایشی منتشر شده علیه اینجانب که به دادگاه به عنوان سند ارائه شدند. (f) عدم ارائه کتابها، مقالات و CDهای سخنرانی های بنده به دادگاه جهت مبهم ماندن پاسخ به اتهامات وارده.

۸) تهیه و ارائه کتابهای فرمایشی متقلبانه علیه اینجانب (ظاهرا در نقد کتابها و مقالاتم) به منظور ارائه به مراجع تقلید برای گرفتن حکم ارتداد و … و ارائه به دادگاه به عنوان مدارک مستند، بدون دادن امکان دفاع و پاسخگویی.

۹) تلاش برای ایجاد اختلاف خانوادگی و نفاق و ایجاد شبهاتی برای همسرم در جهت بر هم زدن کانون خانواده با استفاده از ترفندهای کثیف از جمله فشار به بنده که بپذیرم همسر دوم دارم و صحنه سازی و… و اینکه در بازرسی از منزل از همسرم سوال کرده اند که همسر اول بنده است یا همسر دوم و … البته این روشها را به منظور ایجاد اختلاف و قطع رابطه زندانی با خانواده را در مورد همه زندانیها اجرا میکنند.

۱۰) تهیه و ارائه استعلامهای فرمایشی کذب توسط حراست نهادها، ارگانها، سازمانها، وزارتخانه ها و … به دادگاه

 ۱۱) تبلیغات کذب و وارد کردن تهمت های ناروا از طریق رسانه های مختلف.

۱۲) اعمال فشار روانی همراه با ایجاد رعب و وحشت برای گرفتن متون اعترافات دیکته شده از افراد دستگیر شده مرتبط با اینجانب، که شخصا شاهد بوده ام که ضمن کوبیدن لگد محکم به صندلی و کنار ران پای بنده ومتهمین و تهدید به کتک زدن و اهانت و فحاشی، فریاد میزنند که " تا چیز هایی را که میگوییم، ننویسید، از زندان بیرون نخواهید رفت" و همچنین دادن شهادت کذب علیه بنده و یا شکایت کردن از من برای بدست آوردن آزادی خود و …

۱۳) تجسس و تفتیش عقاید در بازجویی، بازپرسی و دادگاه و اعمال ممنوعیت مطالعه قران و سایر کتب دینی در زندان

]امضا: محمدعلی طاهری [

(4صفحه) 3
۱۴) دادن رسید کلی و نامشخص و مبهم برای توقیف اسناد و مدارک شخصی و … مانند "چند کیسه مدارک"
۱۵) اعمال فشار برای گرفتن اعتراف به داشتن روابط نامشروع ( که در مورد همه متهمین بدون استثناء اعمال میشود)
۱۶) وارد آوردن فشار به همسرم در جهت تهیه مصاحبه فرمایشی.
۱۷) آتش زدن کتب، مجلات، مقالات و نوشته های اینجانب توسط بازجوها بدون ارائه هیچگونه حکمی از طرف دادگاه.
۱۸) توقیف و غصب کلکسیون انگشتر، اسناد و مدارک، آلبوم های عکس و برخی لوازم شخصی  بدون ارائه حکم از طرف دادگاه
۱۹) تحقیر، اهانت، فحاشی و هتک حرمت و تهدید به کتک زدن.
۲۰) جلوگیری از ملاقات با خانواده تا یکسال پس از بازداشت موقت.
۲۱) تراشیدن پاپوش امنیتی تحت عناوین اتهامی ارتداد، توهین به مقدسات، محارب باخدا و رسول خدا، مفسدفی الارض و سب النبی بعنوان بهانه ای قانونی برای دستگیری و حبس افراد آزاداندیش و با نفوذ و خوشنام در بین مردم که بنده نیز با پاپوش و اتهام واهی توهین به مقدسات در دادگاه سفارشی، فرمایشی، تشریفاتی و نمایشی غیرعلنی به پنج سال حبس محکوم کرده اند که این مدت را هم در بند ویژه امنیتی ۲-الف باید سپری کنم و نه در یک زندان عادی. همچنین با فرقه خواندن و اتهام مجعول " فعالیت هرمی!" موسسه فرهنگی هنری عرفان حلقه (کیهانی) اینجانب به عنوان پاپوش های امنیتی دیگری، اقدام به سرکوب جمعیت مسالمت جوی هوادار اندیشه عرفان حلقه (کیهانی) نموده وتاکنون تعداد زیادی از این افراد را دستگیر و تحت فشارهای گوناگون قرار داده اند.
۲۲) وارد کردن اتهامات بدون دلیل و مدرک؛ به منظور مفتوح بودن دائمی پرونده افراد که هر موقع بخواهند آنها را مجددا دستگیر نمایند و در مورد بنده نیز اتهامات عضو سازمان چریک های فدایی، مفسدفی الارض و …. کماکان مفتوح گذاشته شده است. دلیل دیگر این ترفند جلوگیری از شکایت افراد از جرائم و تخلفات غیرقانونی دادرسی و ممانعت از افشای ظلم و ستم و بیعدالتی میباشد تا اگر کسی بخواهد در این مورد اعتراضی کند، بلافاصله یکی از این اتهامات مفتوح را به جریان انداخته و او را دستگیر و حبس نمایند.
۲۳) تلاش برای درست کردن شاکی خصوصی سفارشی و هدایت شده به منظور منحرف نمودن افکار عمومی.
۲۴) تهدید مبنی بر قرار دادن فیلم خصوصی افراد مجموعه (که توسط بازجوها مخفیانه گرفته شده) مرتبط با اینجانب بر روی اینترنت در صورت عدم همکاری که احتمالا وجود چنین فیلمهایی نیز بلوف بوده زیرا فیلمی به من نشان ندادند.
۲۵) سوء استفاده از آلبوم عکس های خانوادگی از طریق قرار دادن عکس های بی حجاب همسر و دخترم (در محیط خانوادگی) بر روی اینترنت و همچنین بریده چند ثانیه ای از فیلم های موسسه فرهنگی اینجانب (که مچ دست خانمی را که تعادل نداشته در کلاس درس و در حضور حداقل ۴۰۰ نفر برای چند ثانیه گرفته ام) را بر روی اینترنت قرار داده و دادگاه نیز ۷۴ ضربه شلاق به عنوان ارتباط نامشروع از طریق لمس نامحرم تعیین حد نموده است.
۲۶) جمع آوری، توقیف و اختفای کلیه اسناد و مدارک مربوط به سوابق کاری، تحصیلی، نظام وظیفه، موسسه فرهنگی هنری و … اینجانب و عدم ارائه آنها به دادگاه جهت غیرقانونی خواندن فعالیت موسسه، نقص مدرک تحصیلی و… و عدم دسترسی به این اسناد و مدارک برای اثبات خلاف اتهامات در دادگاه.
۲۷) نگهداری در شرایط بازداشتگاه ویژه امنیتی (۲-الف) و ممانعت از اعزام به زندان عمومی.
۲۸) اعمال تحریم امنیتی به منظور جلوگیری از ارائه هر گونه دفاعیه در کلیه رسانه ها.
    ]امضا: محمدعلی طاهری [

(4صفحه) 4
۲۹) جلوگیری از طرح شکایت نسبت به تخلفات و جرایم ارتکابی بازپرس و بازجوها و… در دادگاههای ذیربط علیرغم بارها اعتصاب غذا. 
۳۰) جرم تلقی کردن اعتصاب غذا و قطع تلفن و ملاقات با خانواده و تهدید به جریان انداختن پرونده های ایذائی مفتوح (بند ۲۲) و انتقال به سلول انفرادی (از ۲ نفره) در مواقع اعتصاب غذا (جمعا در مدت حبس، بیش از 7 بار اقدام به اعتصاب غذا نمودم)
۳۱) عدم توجه قاضی به طرح شکایات در مورد جرائم و تخلفات بازپرسی و بازجوئی در آغاز جلسه دادگاه بدوی.
۳۲) سرقت دفتر موسسه فرهنگی اینجانب در حالیکه توسط بازجوها پلمپ بوده است.
۳۳) اظهارنظر بازپرس و بازجو مبنی بر اینکه قاضی طبق نظر آنها رای و حکم خواهد داد و دادگاه تجدیدنظر هم رای دادگاه بدوی را تایید میکند.   
]امضا: محمدعلی طاهری [
گزارش برخی از تخلفات و جرائم ارتکابی در مورد سایر افراد هم سلولی (بعد از سلول انفرادی و در اتاقهای ۲ نفره)
۱) استفاده از خانه ها و مکانهای شخصی جهت بازجویی که شواهد موجود نشان میدهد که در هر منطقه ای از این مکانها وجود داشته و بازجوها برخی از متهمین را در این مکانهای غیر رسمی مورد بازجویی قرار میدهند.
۲) ضرب و شتم افراد (چند مورد گزارش شده)، فحاشی، هتک حرمت (هم در بازداشتگاه و هم در خانه های شخصی گزارش شده)
۳) گرفتن اعترافات زوری دیکته شده و خلاف واقع، تهیه مصاحبه های فرمایشی و…(هم در بازداشتگاه و هم در خانه های شخصی)
۴) دریافت دستخط و امضای اجباری مبنی بر نداشتن وثیقه در پایان هر دوره بازداشت موقت در مورد بعضی از متهمین.
۵) تهدید متهم به صدمه رسانیدن، جلب و … اعضای خانواده.
۶) گروگانگیری خویشاوندان درجه یک افراد برای معرفی خود خصوصا در مورد متهمین خارج از کشور(دو مورد گزارش شده)
۷) استفاده از اتهامات بدون دلیل و مدرک به منظور باز گذاشتن پرونده های مفتوح برای افراد
۸) اعمال فشار برای گرفتن شهادت کذب علیه دیگران (خصوصا شخصیت های ویژه)
۹) وارد کردن اتهام (به طور عمده کذب) ارتباط نامشروع برای کلیه متهمین (مگر بعضی از متهمین سالخورده).
۱۰) تلاش برای بر هم زدن کانون خانوادگی متهمین از طریق دادن اطلاعات نادرست در مورد روابط خصوصی متهمین به خانواده به منظور منزوی کردن متهمین و عدم پیگیری  و دفاع خانواده های زندانیان از وضعیت محبوسین.
۱۱) آزادی عمل در بازداشت موقت افراد در بازداشتگاه ۲-الف به هر مدت دلخواه توسط بازجوها.
۱۲) دستگیری افراد بدون در دست داشتن مدارک جرم لازم و کافی و مدرک سازی و جستجوی مدارک بر طبق سناریوهای از پیش تعیین شده پس از دستگیری متهمین از طرق مختلف.
۱۳) عدم اجازه ملاقات و تماس با وکیل در کلیه مدت بازپرسی و بازجویی و تهیه دفاعیه و حضور وکیل در پرونده فقط بعنوان تشریفات.
۱۴) عدم استقلال قضات و بازپرس ها در تعیین تکلیف وضعیت متهمین و اعمال نظر بازجوها در کلیه موارد دادرسی.
۱۵) عدم انتقال و گزارش شکایات متهمین در خصوص بازپرسی، بازجویی، دادگاه و… به مراجع ذیصلاح قانونی
۱۶) ترور شخصیت و بد نام کردن افراد و حاکم بودن اصل مجرم بودن متهمین مگر خلاف آن صادر شود.
رونوشت: ریاست قوه قضائیه- دفتر حقوق بشر قوه قضائیه- بیت رهبری- حفاظت قوه قضائیه - مراجع محترم تقلید - ریاست جمهوری- ریاست مجلس- آقای علی مطهری نماینده مجلس- حقوق بشر اتحادیه اروپا     ]امضا: محمدعلی طاهری [