۱۳۹۳ آذر ۱۴, جمعه

پیام ارژنگ داوودی از زندان، درگراميداشت ۱۶آذر - روز دانشجو





ایرانیان جهان متحد شویم 
۱۶ آذر ۱۳۳۲ را همواره گرامی می داریم
با درود به تمامی جان نثاران و جان نثار کرده گان راه آزادی بشر؛
با سلام به تمامی انسان های آزادی خواه، دموکرات منش و نیک اندیش جهان؛
و تجدید پیمان با تمامی جمهوری خواهان دموکرات و سکولار ایرانی؛
نیک اندیشانی که پای در زنجیر با آهنگ طبل خون شان حقوق تاریخی انسان را
طلب می کنند. حواریون جهانگیر آزادی بشریت اند
هم میهنان؛ 
فرزندان دلاور ایران زمین؛
جوانان ایرانی؛
ایرانیان دانشجو در سراسر گیـتی؛
در دنیای مدرن به ویژه در عصر ارتباطات و دنیای اینترنت، قدرت مطلقه و دایمی بالذاته کریه می نماید. اصولا حتی اگر قدرت نسبی و موقت هم نشأت گرفته از خواست و اعتماد مردم نبوده و متبلور از آزادی، دموکراسی، عدالت و در یک کلام مردم دوستی نباشد، مانند خوره به جان اصحاب قدرت و اهالی جامعه افتاده و هر دو طرف را به سرنوشتی نامعلوم و ناخواسته گرفتار می نماید.
فدا شدن جان انسانها برای اهداف دیگرانی که خود نه تنها حاضر به جانفشانی نیستند بلکه آزمندانه مترصد بهره برداری از غنایم!؟ احتمالی هستند، حکایت قصه پر آب چشمی ست که در کشور ما سری به درازنای تاریخ فرهنگ و تمدن ایرانی دارد. فجایعی که پس از انقلاب ۵۷ به وقوع پیوست، باری دیگر ما را به این حقیقت مبرهن رهنمون شد که تنها در یک جامعه باز و چند صدایه ست که می توانیم بنـیان های نظریه انسان اجتماعی و جامعه مدنی را استقرار و گسترش داده، همراه با بازتعریف جایگاه شایسته خود در دنیا، مسئولیت های ملی و جهانی مربوطه را پذیرا شده و به نحوی شایسته جامه عمل بپوشانیم.
سردمداران مطلق اندیش رژیم حاکم که تا قبل از نشـستن بر اریکه قدرت، خاتمه دادن به بی عدالتی ها و پایان بخشیدن به ابعاد گوناگون استضعاف را موعظه می کردند، در ۳۶ سال گذشته به وضوح نشان داده اند که برای تثبـیت موقعـیت غاصبانه، تحکیم قدرت پوشالی و حفظ ثروت های نجومی بادآورده از دست یازی به سرنیزه و اعمال هر گونه خشونت عریان هیچ ابایی ندارند.
سرکردگان رژیم جعلی فقیه، به موازات دهن کجی های مستمر با جهانیان و ضدیت مرتجعانه با فرایند پر برکت جهانی شدن، در عرصه داخلی هم برای تداوم قدرت مطلقه خود به قلب معنای امیـد، تغیـیر آرمانهای ملی انقلاب ۵۷ و نیز تقلیل ناجوانمردانه مطالبات مردم بپاخاسته ایران به برگزاری ریاکارانه شعائر صرف مذهبی؛ حتی دین، فرهنگ و هنر مردم را در خدمت توجیه ناکامی های پی در پی خود گرفته و به تأسی از تمام مستـبدان تاریخ معاصر همچون صدام حسین، معمر قذافی و... اندک فریادی از اعتراض را نیز با مشت آهنـین چنان در نطفه خفه کرده و می کنـند که چنگیزیان تاریخ را روسفید کرده اند!؟
دو جناح این رژیم قرون وسطایی نه تنها در پنهان کاری حقایق و پنهان سازی فجایع بعد از انقلاب، همواره با هم همداستان بوده اند بلکه در مقام توجیه انحرافات اساسی و تطهیر جنایات سازمان یافته، سعی در ربودن گوی سبقت از یکدیگر داشته اند. اهالی این دستگاه سـتمباره که در قرن با شکوه بیست و یکم، هنوز هم رفتارشان تداعی گر دوران انکیزاسیون روحانیـت سیاست زده مسیحی در عصر سیاه تفتـیش عقاید است، به جای ترویج نوعدوستی، انسانیـت را لگد مال کردند. تمدن، اخلاق و هنر اصیل را به سخره گرفته و با قیافه ای حق به جانب به بهانه برقرار نمودن آرمانهای نخ نما شده ای که هرگز برآورده نشدند، آزادی ها را به یغما بردند، منافع ملی را بر باد دادند و استقلال را از کف بنهادند، اما سوگمندانه حتی توان آن را نداشـتند که حداقلی از پیشرفت های رایج در دنیای جهانی شده امروز را - نه در مقام قیاس با دنیای پیشرفته که در مقایسه با همسایگان عقب مانده تر ما در دوران ستمشاهی!؟- برای ایرانیان بپاخاسته به ارمغان بیاورند.
هم میهنان؛
اعتراضات گسترده بعد از انتخابات جعلی ۸۸ و تحرکات پراکنده بعدی به نوعی دنباله از جان گذشتگی های سه دهه اخیر ایرانیان برای نیل به آزادی و در راستای استـیفای حقوق حقه انسانی و شهروندی بوده است. مجموعه این اعتراضات و تحرکات که از یکسو بیانگر آمادگی جمعی ایرانیان برای به ثمر رساندن یک مبارزه سراسری اصیل بوده و از دیگرسو نشان از استمرار نوعی رفتار مدنی و مسالمت آمیز برای رسیدن به مطالبات دیرپای اقشار و طبقات گوناگون اجتماعی اعم از کارگران، زنان، فرهنگیان، دانشجویان و... دارد، در واقع می تواند و بایستی به عنوان درآمدی بر ورود قاطعانه به پیش-مرحله تدارک رسمی برای آغاز دوران تازه ای در فراینـد حیات اجتماعی ما به شمار آید. زیرا که این اعتراضات و تحرکات هر روز پربارتر از روز پیش گردیده و بدون تردید تا دستـیابی کامل به آرمان های ۲۰۰ ساله جنبش آزادیخواهی نیز ادامه خواهد یافت .
امروز همه ایرانیان که صرفنظر از ویژگی های فرهنگی، سیاسی، اجتماعی و اعتقادی به طرزی منسجم در کنار هم قرار گرفته و به شکلی مشهود در برابر رژیم منسوخ فقیه ایستاده اند و در تمامی زمیـنه ها از خود حس همدلی و همبستگی بسیار عمیقی بروز می دهند. این حقیقت به نوبه خود نشان می دهد که خرد همگانی ایرانیان تحولات بی سابقه ای را از سر می گذراند. علاوه بر این تحرکات گسترده صنفی، ملی و سراسری که اقشار مختلف و طبقات گوناگون جامعه ایرانی را در خود جای داده به وضوح، تمام فاکتورهای ضروری برای تبدیل و تحول به یک جنبش فراگیر اجتماعی را به همراه دارد. به همین خاطر، امیـد به احقاق حقوق معطل مانده از دوران انقلاب مشروطه، در دل همگان چند چندان شده و نیل قطعی به مجموع خواست ها و ناخواست های تلنـبار شده ی بعد از انقلاب ۵۷ را نوید می دهد.
در این مرحله اما بدون کمترین تعارف و رودربایستی به استحضار هم میهنان می رسانم که متأسفانه در مبارزات جاری، جای خالی فداکاری های مرسوم جنبش دانشجویی و فعالیت های مؤثر دانشجویان سراسر کشور به روشنی آفتاب نیمروز مشاهده می گردد!؟ بدیهی ست که این غیـبت غیر قابل توجیه به نوبه خود می تواند خطر هر چه بیـشتر به خشونت کشیده شدن مبارزه اصیل و مسالمت آمیز ما را در پی داشته و مآلا کار را به رویارویی مسلحانه با استـبداد تا بن دندان مسلح حاکم بکشاند. 
پر واضح است که بویژه در دوران معاصر و در تمام جوامع بپاخاسته بشری، همواره موتور محرکه جنبش های اصیل اجتماعی، دانشجویان بوده اند. اینک نیز که مثل همیشه ی تاریخ، تنها راه حل انواع بحران های موجود در کشور، همراهی و همسویی هر چه بیشتر کلیه مبارزان سیاسی، فعالان اجتماعی و کنشگران فرهنگی با مردم به ویژه با زحمتکشان جامعه است تا تلاش های جانفرسای پیشگامان برای کنار زدن دستگاه فرتوت حاکم به منظور اجرایی شدن پیش-شرط های لازم در مسیر برگزاری رفراندوم تعیـین نوع نظام آینـده کشور به ثمر بنشـیند، نبایستی جای خالی دانشجویان به مثابه پیشتازان بالقوه تغیـیرات اجتماعی، بیش از این احساس شود.
جوانان و دانشجویان؛
عزیزان تاریخ آینـده ایران زمین؛
اینک ضمن گرامیداشت شصت و یکمین سالگشت ۱۶ آذر ۳۲ که به حق نقطه عطفی در تاریخ آزادی خواهی، دموکراسی پذیری و عدالت طلبی جنبش دانشجویی کشور به شمار می آید و تمامی دانشجویان میهندوست و مردم گرا نیز نسبت به آن تعهد آرمانی و تعلق خاطر عمیق دارند و همراه با تجـدید پیمان ناگسـستنی خود با آرمان های معطل مانده جنبش ۲۰۰ ساله آزادیخواهی ایرانیان، از درون سیاهچال های قرون وسطایی رژیم منحط فقیه، دسـتان امیدوار خود را به سوی یکایک هم میهنان به ویژه جوانان و بالاخص دانشجویان دراز نموده، اطمینان می دهم که آینـده از آن ماست اگر که با هم باشیم. 
بدون کمترین تردید، یزدان پاک به تلاش های هماهنگ ما آنقدر فراوانی و آنقدر فزونی خواهد بخشید که بتوونیم از خودمون و از آب و خاک آریایی مون به خوبی نگهداری کنـیم .
همه تونو دوست دارم،
همه تونو می بوسم،
و برای ساختن یک ایران آزاد، یک ایران آباد، یک ایران دموکرات، یک ایران سرشار از عشق و داد، روی همه تون، روی یکایک تون حساب می کنم. 
شاد زیوی و دیر زیوی همگان را آرزومندم .
زنده باد ایرانی
پاینده باد ایران
در اهتزاز باد پرچم سه رنگ اهورایی
ارژنگ داودی
معلم، شاعر، نویسنده
زندانی سیاسی
زندان گوهردشت
12 مهرماه ۱۳۹۳

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر